12 نشانه که با فردی از خانواده روحی خود ملاقات کرده اید

آیا تا به حال با شخصی برخورد کرده اید که احساس می کنید او را “برای همیشه” می شناسید. حتی اگر به تازگی او را ملاقات کرده اید؟
آیا تا به حال با شخصی برخورد کرده اید که بلافاصله با او ارتباط برقرار می کنید، بدون اینکه بدانید چرا؟
گاهی اوقات این افراد در واقع می دانند که شما چه می خواهید بگویید حتی قبل از اینکه چیزی بگویید. من این تجربیات را ” ارتباطات عجیب و غریب ذهن ” می نامیدم ، زیرا اغلب در همان لحظه دقیقاً یک چیز را فکر می کردیم و می گفتیم.
این افرادی که ما در سطح عمیق با آنها ارتباط داریم را می توان “خانواده روحی” یا “گروه روحی” ما دانست.
من با شما نحوه تشخیص اعضای خانواده روح خود و اینکه چه درسهایی در یادگیری آنها به شما کمک می کند را به اشتراک می گذارم.
خانواده روحی چیست؟
خانواده روحی شامل گروهی از افراد است که روح شما در سطح ذهنی ، عاطفی ، جسمی و روحی با آنها به طرز پر انرژی برخورد می کند.
این افراد اعضای یک “خانواده روح” با شما هستند و دارای پیوندی قوی هستند که از زمان و مکان خود فراتر می رود.
به طور شهودی، اکثر مردم تمایل دارند که این ارتباط را به دلیل داشتن هماهنگی عمیق با “فرکانس” یا “ارتعاش” یکسان توصیف کنند.
چنین ارتباطی عمیق و هماهنگ فراتر از اشتراک سلیقه ها، سرگرمی ها و نظرات شخصیتی مبتنی بر سطح یکسان است: این پیوند مغناطیسی و معنوی شدید است که برای ذهن غیرقابل توضیح است.
بنابراین ، خانواده روحی شما اغلب شامل روح هایی است که از همان “پارچه پرانرژی” شما بریده شده اند.
انواع ارتباطات خانواده روح

انواع مختلفی از ارتباطات خانواده روحی وجود دارد که می توانید ایجاد کنید ، از جمله:
- دوستان روح
- همنشینان یا ارواح خویشاوند
- روابط کارمی
- و شعله های دوقلوی
اساساً، ارتباط روح زمانی اتفاق می افتد که دو نفر با فرکانس ارتعاشی یکسان از لحاظ انرژی با هم همپوشانی داشته و افکار، احساسات، ارزشها و رویاهای مشابهی را به اشتراک بگذارند.
اگرچه ممکن است از فرهنگ ها نژادها یا پیشینه های متفاوتی آمده باشید، اما بلافاصله یک ارتباط قدیمی و قوی را در استخوان ها، خون و روح خود احساس خواهید کرد.
چرا ما خانواده روحی داریم؟

برای من ، ارزشمندترین تجربه اجتماعی که یک فرد می تواند داشته باشد ملاقات با یکی از اعضای خانواده روح خود است.
ویژگی تعیین کننده این نوع افراد این است که تا زمانی که آنها از زندگی شما خارج می شوند ، شما را همان شخص باقی نمی گذارد.
روابط ، مانند خود طبیعت ، فصول زیادی دارد. اتحاد با یکی از اعضای خانواده روح می تواند چند ساعت در سفر با هواپیما طول بکشد یا پس از 60 سال ازدواج به پایان برسد. گاهی اوقات فقط مرگ جسمی (اگر فقط لحظه ای) به چنین ارتباطاتی پایان می دهد.
همه اعضای خانواده روحی شما در زندگی شما ظاهر می شوند تا به شما درس بدهند و بیداری معنوی شما را تحریک کنند.
با این حال ، ما همیشه آماده نیستیم که به طور کامل با اعضای خانواده روح خود ارتباط برقرار کنیم – اما حتی این برای ما یک درس است.
پس چرا ما خانواده های روحی داریم؟
از نظر متافیزیکی، خانواده های روح محصول طبیعی “جریان” روح هستند. اگر به اقیانوس نگاه کنید، متوجه می شوید که گاهی خوشه هایی از امواج بوجود می آیند. همین امر در مورد خانواده های روح نیز صادق است: همه ما روح هستیم، اما همچنین به خانواده های مختلف روح تقسیم شده ایم. این خانواده های روح وظایف خاصی را انجام می دهند، یعنی به یکدیگر کمک می کنند تا اهداف روح خود را تجسم بخشند.
به عبارت دیگر، خانواده روحی شما اینجاست تا به شما کمک کند آنچه را که سنت های قدیمی به عنوان “نیروانا” ، خودشناسی یا روشنگری نامیده اند یاد بگیرید، رشد کنید و تجربه کنید.
خانواده های روحی در طول تاریخ

در بسیاری از سنت های معنوی، گفته می شود موانعی که در این زندگی با آن روبرو هستیم، قبل از تولد انتخاب شده اند.
گفته می شود که ما خانواده ای را که در آن متولد شده ایم ، بدن و شخصیتی را که ایجاد می کنیم و افرادی را که به زندگی خود می آوریم انتخاب می کنیم. این افراد به این دلیل انتخاب شده اند که روح ما می دانست که بهترین فرصت را برای یادگیری درس های زندگی زیادی که برای رشد معنوی لازم است به ما می دهد.
نمونه های زیادی از خانواده های روح در طول تاریخ وجود دارد که نیروی و جاذبه زیادی به دست آوردند ، بنابراین تغییرات اجتماعی شدیدی ایجاد کردند.
برای مثال ، رنسانس خلاق را در نظر بگیرید که از چهره هایی مانند لئوناردو داوینچی ، میکل آنژ ، رافائل ، ماکیاولی ، توماس مور ، کوپرنیک ، فرانسیس بیکن ، گالیله ، مارتین لوتر و ویلیام شکسپیر تشکیل شده بود. به احتمال زیاد همه آنها بخشی از یک خانواده روحی بودند!
همچنین رنسانس معنوی وجود داشت که از چهره هایی مانند گوتاما بودا ، ماهاویرا ، مکخالی گوسالا و آجیتا کساکامبالی تشکیل شده بود.
در چین ، کنفوسیوس ، لائوتسه ، منسیوس ، چوانگ تزو ، لیه تزو ، و در یونان سقراط ، افلاطون ، ارسطو ، هراکلیتوس و فیثاغورس وجود داشت.
همه این افراد با یکدیگر (به طور مستقیم یا غیرمستقیم) به شیوه های متفاوتی که برای وقوع انقلاب لازم بود ، تعامل کردند.
نکته شگفت انگیز این است که هر یک از این خانواده های روح رشد جمعی و پیشرفت تکاملی ما را به طرز عجیبی گسترش داده اند.
نه تنها این ، بلکه هر نسل آینده موجی از انرژی قدرتمند و دگرگون کننده خانواده روح را که بر اساس پیشرفت قبلی خانواده های اولیه روح ساخته شده است ، به ارمغان خواهد آورد.
با یافتن خانواده روح خود ، شما نه تنها در سطح فردی بلکه در سطح جمعی نیز رشد می کنید. هر طرح، هر مسیر، به همان اندازه در تکامل کلی اهمیت دارد.
تنها از طریق این تجربه عمیق ارتباط با یکدیگر در سطح روح است که می توان تغییرات شدیدی را در سطح داخلی و خارجی ایجاد کرد.
12 نشانه که با فردی از خانواده روح خود ملاقات کرده اید

اگر سرگردانانی که اعضای فرقه های دیگر هستند از شما بپرسند: “دوست ، پیش نیازهای توسعه بالها برای بیداری خود چیست؟” شما باید پاسخ دهید ، “موردی وجود دارد که یک راهب دوستان تحسین برانگیز ، همراهان تحسین برانگیز ، رفقای قابل تحسین دارد. این اولین شرط لازم برای توسعه بالها برای خود بیداری است. “
گوتاما بودا
چند راه وجود دارد که می توانید بفهمید آیا با فردی ملاقات کرده اید که در سطح روح با شما همراه است. (لطفاً توجه داشته باشید که در مورد روابط کارمی ، بسیاری از این علائم کاربرد ندارند.) در اینجا چند مورد وجود دارد که ممکن است به آنها توجه کنید:
1. تماس چشمی شما عمیق و جذاب است
شما از برقراری تماس چشمی طولانی مدت با اعضای خانواده روحی خود هراسی ندارید و احساس ناخوشایندی نمی کنید.
وقتی تماس چشمی برقرار می کنید، انگار چیز آشنایی وجود دارد که هر دوی شما آن را به اشتراک می گذارید. چیزی آرامش بخش، چیزی باستانی.
شاید وقتی با چشم ارتباط برقرار می کنید، به حقیقت عمیق تری دست پیدا کرده اید که هم در سکوت آن را درک کرده و هم به اشتراک گذاشته اید.
2. آنها بیشتر روح محور هستند تا نفس محور
اعضای خانواده روحی شما به دنبال منفعت طلبی مانند شهرت، موقعیت، پول و جلال نخواهند بود. در عوض، آنها بیشتر روح محور خواهند بود.
به عنوان مثال، آنها ممکن است به زندگی آگاهانه، مدیتیشن، تغذیه سالم، یوگا، کمک به محیط زیست و غیره علاقه مند باشند. حتی اگر آنها به خودی خود بیش از حد “روحانی” نباشند، می توانید قلب بزرگ آنها را انتخاب کنید.
3. از نظر مغناطیسی به سمت آنها کشیده می شوید
بدون هیچ دلیل واضحی، اعضای خانواده روحی شماظاهر می شوند و بلافاصله جذب انرژی آنها خواهید شد. حتی اگر ارتباط خود را با آنها قطع کنید، آنها به احتمال زیاد بارها و بارها در زندگی شما ظاهر می شوند.
4. هر دوی شما به یک زبان صحبت می کنید
هنگام صحبت، هر دوی شما افکار و بینش های مشابهی دارید و از نظر احساسی در “یک صفحه” هستید. این غیر معمول نیست که شما هر دو افکار و کلمات یکسانی را تکرار کنید، گویی ذهن یکدیگر را آینه می کنید.
5. احساس می کنید که آنها را در تمام زندگی خود می شناسید
شما هرگز در طول زندگی خود احساس راحتی و درک دیگری نکرده اید! در اعماق، ارتباط شما بی انتها به نظر می رسد. وقتی برای اولین بار با این شخص ملاقات کردید، احساس تشخیص و آشنایی عجیبی را احساس کردید.
6. همیشه در اطراف آنها احساس انرژی می کنید
هر زمان که با یکی از اعضای قبیله روح خود وقت می گذرانید، احساس می کنید که از نظر انرژی بیشتر از آنکه احساس خستگی کنید، ارتقا یافته اید.
7. آنها در زندگی شما زمانی ظاهر می شوند که بیشترین نیاز را به راهنمایی دارید
لحظه ای که شما می توانید فراتر از لایه های کنونی ترس و باورهای محدود کننده خود رشد کنید، همان لحظه ای است که یکی از اعضای خانواده روح خود را برای راهنمایی معنوی جذب می کنید .
8. ساعت ها صحبت با آنها چند دقیقه به نظر می رسد
وقتی با شخصی از خانواده روحی خود صحبت می کنید، زمان کاملاً نسبی است. آنقدر از صحبت با آنها لذت می برید که زمان به سرعت ناپدید می شود و قبل از اینکه بدانید، سه ساعت می گذرد!
9. آنها بهترین ویژگی های شما را نشان می دهند
خانواده روحی شما بهترین ویژگی های شما را نشان می دهد، اما آنها همچنین شما را به چالش می کشند تا بزرگترین عیب های خود را ببینید و بپذیرید.
گاهی اوقات شما را به چالش می کشد، از جمله ایجاد شرایط دشواری برای درس گرفتن از شما (معمولاً ناخودآگاه)، یا صادقانه برخورد با شما (حتی اگر به درد شما بخورد).
در هر صورت، می توانید روی خانواده روحی خود حساب کنید تا به شما در رشد واقعی کمک کند.
10- شما تجربیات زندگی مشابهی را به اشتراک می گذارید
موضوعاتی مانند ترک، سوء استفاده، انزوا و سایر مبارزات بین شما و اعضای خانواده روحی شما به اشتراک گذاشته می شود. هر موضوع زندگی به عنوان پایه ای برای رشد ، مشاوره و حمایت متقابل مورد استفاده قرار می گیرد.
11. روح شما در حضور آنها احساس تغذیه می کند
برخی از افراد در زندگی هستند که به نظر می رسد بر روح شما سنگینی می کنند. خانواده روح شما برعکس عمل می کند. شما همیشه احساس می کنید که توسط اعضای قبیله روحی خود دیده، درک، دوست داشتنی و متعالی شده اید.
12. می توانید با آنها خود واقعی و اصیل تان باشید
در خانواده روح خود نیازی به پنهان کردن ، جعل یا تظاهر به شخص دیگری ندارید. خانواده روحی تان شما را هم در سطح شخصیت و هم در سطح روح مورد احترام و تجلیل قرار می دهد.
چگونه خانواده روحی خود را پیدا کنیم

افراد خانواده روح خود را از کجا می توانید پیدا کنید؟
مردم بارها این سوال را از من پرسیده اند ، و من یک بار نیز همان را پرسیدم.
اما این سوال درباره اینکه “کجا” آنها را پیدا خواهید کرد باید بگویم خانواده روحی تان شما را پیدا خواهد کرد. در عوض، سوال صحیح این است که “کی” آنها را پیدا خواهید کرد.
با گذشت سالها، من دریافتم که زمانی در زندگی شما فرا می رسد که احساس می کنید کشش قوی ای به سوی خانواده روحی خود دارید و انگار بالاخره برای ملاقات با آنها آماده اید.
وقتی اعضای خانواده روح شما نیز به همان آمادگی برسند ، همزمانی شما را دور هم جمع می کند.
اما این احساس درونی به این معنا نیست که شما باید بنشینید ، انگشتان شست خود را بچرخانید و به روال عادی خود ادامه دهید بدون اینکه چیزی را تغییر دهید.
تا زمانی که بلیط نخرید، نمی توانید برنده قرعه کشی شوید! هنگامی که احساس کردید برای ملاقات با آنها آماده هستید، باید به طور فعال پیگیری این دیدار را آغاز کنید.
در این مرحله ، شما باید به شهود یا احساسات خود گوش دهید نه به سرتان.
ذهن شما مملو از ترس و عادات گذشته ، شما را به مسیری هدایت می کند که احساس راحتی و امنیت می کند – این مسیر اشتباه است.
بهترین راه پیش رو این است که به قلب خود گوش دهید.
مطمئناً قلبتان شما را راهنمایی می کند که از محدوده راحتی خود خارج شوید و احساس ناراحتی کنید. اما در نهایت، قلب شما راه را می شناسد زیرا به روح شما متصل است.
به احتمال زیاد ، شهود خود را پیدا خواهید کرد که شما را به سمت مکانها و فعالیتهای جدیدی هدایت می کند که قبلاً هرگز امتحان نکرده اید.
به عنوان مثال ، ممکن است برای ایجاد یک گروه ملاقات آنلاین ، پیوستن به کلاس آشپزی ، شروع تای چی ، شروع به کار داوطلبانه یا حتی سفر به مکانی که به طور غیر منتظره با شما تماس می گیرد ، راهنمایی شوید.
***
شما ممکن است فقط با یک نفر از خانواده روح خود ملاقات کنید، یا اگر خوش شانس باشید ، ممکن است با همه آنها ملاقات کنید . اما این مهم نیست.
آنچه مهم است داشتن تجربه ملاقات با کسانی است که هدف و مأموریت شما را در زمین برای حمایت از تکامل جمعی ما به عنوان یک گونه دارند.
احساس خوشبختی می کنم که از طریق این کار و وب سایت بسیاری از قبیله روح خود را می شناسم.
امیدوارم هر روز با دیگر اعضای خانواده روح خود بیشتر نزدیک شوید.
آیا تا به حال با یکی از اعضای خانواده روح خود ملاقات کرده اید؟ شبیه چه چیزی بود؟ لطفاً در زیر به اشتراک بگذارید!
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
روتین چکاب سلامت زنانه در بازه سنی ۱۸ تا ۶۵ سال
انرژی زنانه روشن
انرژی زنانه تاریک
3 راه برای بازیابی انرژی زنانه
5 راه برای تمرکز بر روی خود به جای تمرکز به روی مردان
3 نشانه که نشان می دهد به انرژی مردانه خود معتاد هستید
7 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
خوشحالی وصف ناپذیری دارم از بابت پیدا کردن خانواده روحیم و امیدوارم روز بروز گسترش پیدا کنه و اون موج بزرگ رو ایجاد کنیم??
خوش اومدی به خانواده روحی ات عزیزم. خوشحالم در این قبیله زنانه کنار ما هستی
وای واقعا؟ چجوری پیدا کردین؟
سلام، ممنون از مطالب خوبتون.
واسم مفید واقع شد
فقط میشه یه مثال ساده تر بزنید که چطوری باید بعد از دیدار با خانواده روحیمون رفتار کنیم؟!
فقط برا چند ساعت کنار هم بودیم و بدون اینکه کلمه ای از احساسمون به هم بگیم دیوونه وار عاشق هم بودیم.. تو جمعی بودیم که فقط ارتباط چشمی عمییییییق و پر از حس خوب داشتیم..وقتی با هم تنها شدیم زمان معنایی نداشت و از اول صحبتمون انگاری یه عمره عاشق مجنون هم بودیم..بدون اینکه شروع کننده ای برا اعتراف احساس درونمون باشه فقط بهش گفتم از لحظه ای که نگاهمون به هم افتاد از درون جذب هم شدیم و حسی غیر قابل تصور داشتیم..این ارتباط رو از بقیه پنهون کردیم و بعد از 5 ساعت که مث لحظه ای گذشت بهش گفتم باهام میای و اون گفت ن..و دیگ ندیدمش..شمارشم دارم ولی هنوز نتونستم با خودم کنار بیام و بهش زنگ بزنم..حس میکنم امادگیشو ندارم ولی خیلی وقتا میشه ک دلم براش تنگ میشه..دوس دارم یه بار دیگ ببینمش و باهاش حرف بزنم ولی نمیدونم چرا از ارتباط گرفتن باهاش تفره میرم.. شاید از احساس عشق عمیقی که توی همون چند ساعت اتفاق افتاد میترسم.. میترسم برم طرفش و اون موقع تموم دنیامو زیرو رو کنم که بهش برسم یا هیچ وقت ازش دور نشم.. ترسم از اینه اگر برم طرفش و عشق غوغا به پا کنه و قسمت دباره جدایی باشه چه کنم..یه بار با خواست خودمون از هم دور شدیم..و الان نمیدونم باید برم طرفش یا ن..
شاید این متن فقط بتونه حس دلتنگی منو بیان کنه ولی درونم چیزی هست که نمیفهممش..بهترین حس زندگیم و بدترینش همش تو چند ساعت اتفاق افتاد..دیدنش و رها کردنش..نمیدونم چرا این اتفاق برام افتاد ولی هیچ گونه اعترافی از حسم حق اون لحظه ای که کنارش بودمو ادا نمیکنه..با این حال نمیتونم برم طرفش.. چیزی درونم نمیذارتم..
خوشحال میشم ایگو های خودتون رو درباره این اتفاق برام بنویسید
اون چیز یه سده نیاز به زمان داره و یکجا داره باید اون راهشو پیدا کنی تا اون سد اون لایه که نمیگذاره با هم حرف بزنید رو بشکنید آسون نیست سخت ولی اگه بتونید با هم حرف بزنید هر چند که به هم نرسید اما کلید واژه های بین شما رد وبدل میشه که میتونه زندگی آینده شما رو عوض و دگرگون کنه .
اون چیز یه سده نیاز به زمان داره و یکجا داره باید اون راهشو پیدا کنی تا اون سد اون لایه که نمیگذاره با هم حرف بزنید رو بشکنید آسون نیست سخت ولی اگه بتونید با هم حرف بزنید هر چند که به هم نرسید اما کلید واژه های بین شما رد وبدل میشه که میتونه زندگی آینده شما رو عوض و دگرگون کنه .