عشق ورزیدن را تمرین روزانه خود کنید

احساس درماندگی آسان است. در میان این درماندگی، به راحتی می توان آن را تعطیل کرد و در موقعیت انفعال قرار گرفت.
برعکس، این لحظه نیز فرصتی برای برداشتن قدم های کوچک با عشق است. برای دیدن انسان های پشت اعداد و زندگی به گونه ای که ارتباط انسانی را در اولویت قرار دهد.
عشق بزرگی که در کارهای کوچک تزریق می شود، احساس ثبات می بخشد. هدف را اضافه می کند. ما را وادار می کند که مراقبت کنیم. با طرز فکر عشق، میتوانیم توجه خود را از گردباد تخریب اطرافمان دور کنیم و در عوض انرژی خود را به سمت جایی هدایت کنیم که میتوانیم مفید باشیم. جایی که ما می توانیم کمک کنیم. جایی که بتوانیم گام های لازم برای صعود از هرج و مرج را چه به صورت فردی و چه جمعی برداریم.
هر سیستمی برای به دست آوردن نتایجی که می گیرد طراحی شده است. این مهم است که به خاطر داشته باشیم زیرا ما خشم خود را به سمت سیستم های از کار افتاده هدایت می کنیم. اگر در عوض، نقش خود را در آن سیستمها بشناسیم و عشق خود را به سمت اصلاح و طراحی مجدد آنها برای خروجیای که ما را به دنیای عادلانهتر میبرد سوق دهیم، چه میشود؟
بازنگری سیستماتیک کار یک نفر نیست، بلکه وظیفه هر فرد یافتن راهی برای بهبود دنیای ناعادلانه است. این را وظیفه خود قرار دهید که با عشق رفتار کنید ، حتی در موارد کوچک، به خصوص در چیزهای کوچک.
در همه چیز به دنبال عشق باشید. اگر گوشه ای از دنیای خود را بدون آن پیدا کردید، متعهد شوید که نیرویی باشید که به عشق می افزاید. بزرگترین پیشنهاد ما به دنیا، کارهای کوچک و روزانه ماست. بنابراین، آنها را عاشق کنید.
عشق را به مبادلات خود اضافه کنید. با عشق آشپزی کنید و با عشق خورشید بهاری را احساس کنید که گلها را زنده می کند. با اضافه کردن بازی بیشتر به روز خود عشق را به زندگی خود اضافه کنید. با کلمات یا لوازم جانبی خود بازی کنید. با دست غیر غالب خود بنویسید. به خودتان زمان بدهید تا عجله نکنید . مراقب لحظاتی باشید که شادی شما را به ارمغان می آورد و بیشتر شبیه آنها را پیدا کنید. این گام های کوچک روز را پر از عشق و شادی بیشتری می کند. آنها ما را تازه می کنند تا بتوانیم عشق را در جزئیات ببینیم. قدردان عشق در جزئیات یک نقاشی دیواری باشید.
عشق در سیستم ها اتفاق نمی افتد. عشق در عمل و عمد و پیوند و تفاهم صورت می گیرد. هنگامی که از یک مکان عشق می آییم، واکنش ما کندتر و کمک سریعتر است. ما کمتر عیب می شینیم و بیشتر روی راه حل تمرکز می کنیم.
نیازی نیست که عشق بزرگترین ژست ما باشد، بلکه باید تمرین روزانه ما باشد. بدون آن، ما همچنان برای سیستم های شکسته و رنج های اطرافمان ناله می کنیم. با آن، ما می توانیم بر نقش فردی خود در تغییر آن سیستم ها و تصور جهانی برابرتر تمرکز کنیم.
دیدگاهتان را بنویسید