حقایقی درباره سرکوبی انرژی زنانه در زنان به بهانه ساحره بودن آنها

پس از جستجوی هر گونه اطلاعات در مورد شکار ساحره، با حسابی روبرو خواهید شد که بر اساس آنچه در ابتدا توسط مردان نوشته شده بود، صدها سال پیش ساخته شده است.
چون زنها اجازه نداشتند کتاب بنویسند. زنان از حقوق کمی برخوردار بودند.
و زنان کسانی بودند که بیشتر مورد اتهامات و آزار و اذیت قرار می گرفتند.
به نظرتان عجیب نیست؟ اینکه نمی توانید داستان هایی را که در آن زمان توسط زنان گفته شده است پیدا کنید یا بخوانید؟
مانند خواندن گزارشی از اتفاقات هولوکاست است که توسط هیتلر و وفادارترین سربازان نازی او نوشته شده است.
بنابراین احساس میکنم که به من دعوت شده است تا این داستان واقعی را با شما به اشتراک بگذارم. حقیقت در مورد اینکه یک ساحره در واقع کیست (او شیطان نیست) و شکار ساحره ها واقعاً در مورد چه چیزی بود.
شکار ساحره واقعاً برای چه بود؟چه کسی را ساحره می دانستند؟
امروز، شما توصیف ساحران را به عنوان زنان شیطانی با بینیهای خمیده بزرگ، زگیلهای روی صورت، که کلاههای نوک تیز سیاه بر سر میگذارند و جارو سوار میشوند، خواهید خواند. زنانی که در حالی که بالای دیگ خود ایستادهاند، قهقهه میزنند و معجون درست میکنند تا همسایهشان را مسموم کنند.
اینکه بگوییم معانی یک ساحره منفی است و اشتباه فهمیده شده است، دست کم گرفتن شدیدی خواهد بود.
اگرچه به دلایلی عجیب ساحره ها و ساحرهان از طریق پدیده داستانی هری پاتر به طور گسترده پذیرفته شده است. شاید به این دلیل که هری – یک ساحره – شخصیت اصلی است.
اما امروز فقط باید به آفریقا نگاه کنیم تا بدانیم که ساحرهان – و هر چیزی که مربوط به طلسم یا مناسک یا جادو در یک زن باشد – هنوز به شدت مورد آزار و اذیت قرار می گیرند و اغلب از طریق اعمال هولناک شکنجه مجازات می شوند و به قتل می رسند.
در طول شکار و محاکمه ساحرهان، ساحره هر زنی بود که:
- می توانست با حیوانات صحبت کند
- گیاهان و گیاهان دارویی را می شناخت و با آنها کار می کرد
- کارت های تاروت را می خواند یا می توانست آینده را پیش بینی کند
- می توانست بچه ای به دنیا بیاورد
- همسایه ای داشت که از آنها متنفر بود
- یا صاحب گربه بود
اساساً، هر زنی که به نظر می رسید دارای هر نوع نقطه قوت یا قدرت یا مهارتی باشد. یا هر زنی که مستقل و رام نشده بود و با انتظارات جامعه از یک زن “خوب” مطابقت نداشت، ساحره تلقی می شد.
تعریف واقعی ساحره چیست؟
من در اینجا عمیقاً به ریشه شناسی نمی پردازم، اما کلمه cunt در اصل یک کلمه قدرتمند و مکمل بود که از یک الهه سرچشمه می گرفت. البته قبل از پدرسالاری میتوانید در کتاب نائومی ولف، واژن، اطلاعات بیشتری در مورد آن بخوانید.
و اما در مورد واژه ساحره؟
ساحره یک زن قوی که ریشه در قدرت خود دارد، که در هماهنگی با طبیعت کار می کند و هر روز جادو را در جهان می بیند.
من یک ساحره هستم. تو یک ساحره هستی.
از کسی که همیشه بوده اید نترسید. از بازپس گیری قدرتی که در تمام این مدت از شما ربوده شده و نگه داشته شده است، نترسید.
همانطور که لیزا لیستر (نویسنده ساحره) می نویسد، پنج کهن الگوی ساحره در هر زن وجود دارد:
کهن الگوی ماورا طبیعی: زنی که نمی توان قدرت آن را کنترل کرد.
کراتریکس: کسی که رویا می بیند، تجلی می کند و جادو می سازد.
اوراکل: کسی که به شهود خود اعتماد دارد و همه چیز را می بیند.
هیلر یا شفا دهنده: کسى که خود را شفا دهد و دنیا را شفا دهد.
عفریته : کسی که جذاب، خطرناک است و از تاریکی نمی ترسد.
شکار ساحره ها در مورد کنترل زنان و محافظت از کلیسا (یعنی پدرسالاری) بود
اگر به اندازه کافی در زمان – ده ها هزار سال پیش – به عقب برویم، زندگی و جامعه بسیار متفاوت از امروز به نظر می رسید. زیرا پدرسالاری هنوز زمام امور را در دست نگرفته بود.
زنان رهبران جوامع خود بودند و کنترل کامل زندگی خود را در دست داشتند. آنها دارای یک قدرت درونی بودند که به جای اینکه برای منفعت خودخواهانه باشد، برای رهبری و سازماندهی جامعه خود به گونه ای که آنها شکوفا شوند، استفاده می شد. آنها از آزادی مطلق برخوردار بودند – در مورد بدن خود، انتخاب های خود، و هر جنبه ای از زندگی خود.
با گذشت سالها، زن ستیزی افزایش یافت و گروه هایی از مردان به دنبال قدرت و کنترل بر زنان و همه چیز شدند.
با گذشت سالها، زن ستیزی افزایش یافت و گروه هایی از مردان به دنبال قدرت و کنترل بر زنان شدند. بیش از همه چیز.
و شکار ساحره ها یکی از بدنام ترین نمونه های این موضوع بود.
محبوبیت مسیحیت چند هزار سال پیش افزایش یافت و هر چیزی که کلیسا از آن دفاع می کرد کاملاً در تضاد با محبوب ترین دین در آن زمان بود که بت پرستی بود. به بسیاری از زنان بت پرست، برچسب ساحره می زدند، زیرا از سنت متفاوتی پیروی میکردند، سنتی که با کلیسا همسو نبود.
مشکل این بود که مردان پشت کلیسا می خواستند کنترل کامل داشته باشند و برای رسیدن به این هدف نیاز داشتند که همه از عقاید و سنت های مشابه پیروی کنند.
بنابراین اعیاد بت پرستان توسط مسیحیان تغییر کرد.به عنوان مثال، انقلاب زمستانی (21/22 دسامبر) با کریسمس جایگزین شد. اوستارا با عید پاک جایگزین شد. سامهین با هالووین جایگزین شد. و تمام معانی اصلی این اعیاد و سنت های بت پرستان عمدا از بین رفت.
و این تنها با اطمینان از اینکه همه به طور کامل به روش های کلیسا گرویده اند ممکن شد. هر کس که این کار را نکرد، یک تهدید بود.
واقعاً در جریان شکار و محاکمه ساحره ها چه اتفاقی افتاد؟
عهد عتیق، خروج 22:18، میگوید: “به ساحره اجازه نده که زنده بماند.” یکی از بسیاری از قسمتهای کتاب مقدس که در مورد فالگویی و ذکر احتیاط میکند.
به طور گسترده ای شناخته شده است که اولین نسخه های تمام شده کتاب مقدس در سال 1454 یا 1455 در دسترس بود، که، تصادفا (من فکر می کنم نه) همچنین زمانی بود که هیستری ساحرهان اروپا را فرا گرفت.
اندکی پس از انتشار کتاب مقدس، کتاب بدنام دیگری توسط دو مرد آلمانی به نام “Malleus Maleficarum” منتشر شد که به زبان ساده به “چکش ساحرهان” ترجمه می شود.
به طور خلاصه، این یک راهنمای کامل در مورد چگونگی شناسایی، شکار و بازجویی ساحره ها بود. و برای بیش از یک قرن، این کتاب به غیر از کتاب مقدس، بیش از هر نسخه دیگری در سراسر اروپا فروش داشت.
در چیزی که فقط می توان آن را یک جنس کشی توصیف کرد، انبوهی از زنان در آتش سوزانده شدند یا به طناب ها آویزان شدند. زنانی که بیشتر مورد هدف قرار میگیرند، زنانی بودند که مرد نداشتند: زنان مجرد، زنان بیوه و زنانی که در حاشیه جامعه قرار داشتند.
در سراسر اینترنت و در بیشتر کتابها خواهید خواند که دهها هزار زن در جریان شکار ساحرهان و محاکمهها جان باختند. اما این حقیقت نیست.
بیش از 13 میلیون زن به قتل رسیدند. این بیش از دو برابر تعداد تخمینی افرادی است که در هولوکاست جان باختند. هنوز کسی در مورد آن صحبت نمی کند سرپوش گذاشته شده است.
ترس از کلمه ساحره برای دور نگه داشتن زنان از قدرت آنها ایجاد شد
شکار ساحرهان سیستمی از وحشت ایجاد کرد که همه زنان آن را احساس می کردند و هنوز هم در خطوط اجدادی و کارمایی خود احساس می کنند. و این تمام هدف محاکمه های ساحرهان بود: اینکه ما را به عنوان یک زن از قدرت خودمان بترسانند. برای اینکه ما خود را کوچک پنداریم و خودمان را با الگوی زنانگی قابل قبول پدرسالاران مطابقت دهیم.
الگویی که در آن زنان مطیع و پست تر از مردان هستند. جایی که بدن زن و خون حیض گناه و شرم آور است. و در جایی که زنان چیزی بیش از ماشین های تولید مثل نیستند و در نقش نیروی کار ارزان برای برآورده کردن خواسته های جامعه سرمایه داری تسلیم شده اند.
این جایی است که ما امروز به عنوان زن در آن هستیم. و راه طولانی در پیش داریم. اما آهسته آهسته، همه چیزهای فراموش شده را به یاد می آوریم. همه چیزهایی که در طول زمان از ما گم شده و به سرقت رفته است. ما هدایا، خرد و قدرت خود را به یاد می آوریم و باز پس می گیریم.
به قول لیزا لیستر، من تصمیم نگرفتم که ساحره شوم. تازه یادم اومد من یکی از آنها بودم
یادت باشه زن باهوش
دیدگاهتان را بنویسید