من برای زنان می نویسم

من برای زنانی می نویسم که نمی توانند بنویسند. کسانی که به دلیل پول، از تحصیل برخوردار نبودند یا به دلیل جنسیت از تحصیل محروم شدند. کسانی که کلماتی آماده دارند که از دلشان بر روی صفحه بریزند، اما نمی دانند چگونه و از کجا شروع کنند.
من برای زنانی که در حال ساکت شدن هستند مینویسم . کسانی که اگر جرأت کنند حقیقت خود را بگویند تهدید می شوند. کسانی که قبلاً به خاطر نقض قوانین و به اشتراک گذاشتن داستان هایشان مورد ظلم، زندان و ضرب و شتم قرار گرفته اند و آنهایی که نمی توانیم آنها را بشنویم، اما می دانیم که آنجا هستند. چون درد و خشم و فریادشان را در شب احساس می کنیم، انگار که مال خودمان است.
من برای زنانی می نویسم که مورد تبعیض قرار گرفته اند. تمام زنانی که تا به حال برای انجام کار مشابه کمتر از یک مرد دستمزد دریافت کردهاند، هنگام باردار شدن از کار بیکار شدهاند و به دلیل داشتن واژن با آنها متفاوت رفتار میشود.
من برای زنانی که قضاوت شده اند می نویسم. برای انتخاب شغل به جای زایمان، یا برای انتخاب انجام هر دو. برای مجرد ماندن، چون کسی را ندیدهاند که باعث شود دیگر نخواهند مجرد بمانند. برای زنانی که سقط جنین را به جای مادری انتخاب کردهاند ، زیرا هنوز برای آن آماده نیستند، یا میدانند که این چیزی نیست که به خاطر آن به اینجا آمدهاند. زنانی که به زندگی که والدینشان برایشان می خواستند نه گفته اند تا بتوانند مسیر خود را هموار کنند و زندگی داشته باشند که به آنها احساس زنده بودن بدهد .
من برای زنانی می نویسم که یاد گرفته اند از خود متنفر باشند. زنان رنگین پوستی که یاد گرفته اند از پوست تیره و موهای مجعد خود متنفر باشند. زنانی که سایز پشت شلوار جین به آنها آموزش داده شده است ارزش آنها را مشخص می کند و زنانی که به خود آسیب جسمی وارد می کنند، زیرا درد و سمی که در قلب آنها تزریق می شود همه چیز است.
من برای زنانی می نویسم که مورد آزار و اذیت یا آسیب قرار گرفته اند . زنانی که مورد آزار، تجاوز و قاچاق قرار گرفته اند. همه زنانی که به دست مردان شرور در جنگ با خیر برای لذت، قدرت و پول درهم و برهم استفاده و استثمار شده اند.
من برای زنانی می نویسم که از انجام این بازی های قدیمی خسته شده اند. خسته از رقابت با زنان دیگر، یا از بین بردن خواهرانشان. خسته از مردان که به ما نحوه لباس پوشیدن، رفتار و فکر کردن را دیکته می کنند.
من برای زنانی می نویسم که سعادتمندانه بی خبرند. زنانی که هنوز متوجه نشدهاند در دنیایی زندگی میکنند که در آن مردان قوانین نامرئی را ایجاد میکنند و سعی میکنند مانند عروسکهایی روی یک ریسمان ما را کنترل کنند. زنانی که معتقدند با آنها منصفانه رفتار نمی شود ، در دنیایی که همچنان نمی داند زنان انسان هستند .
من برای زنانی که در حال بیدار شدن هستند می نویسم. زنانی که وضعیت را زیر سوال می برند و این را می گویند : این برای من کار نمی کند . زنانی که آزاد میشوند، قوانین خود را ایجاد میکنند و جرأت میکنند به جای دیگران، زندگیای را داشته باشند که برای آنهاست . زنانی که به جهنم نه می گویند و به خود اجازه می دهند نظرشان را تغییر دهند. زنانی که به خانه برمیگردند، به سوی خود ، به هدیههایشان، صدایشان و قدرتشان. همه چیزهایی که آنها از ترس قدرت دنیوی خود و جادوی زنانه الهی خود با آن جدا شده اند.
من برای زنانی می نویسم که آمادگی شنیدن حرف های من را دارند و برای زنانی که در تمام زندگی خود به دنبال این بوده اند. برای تو و برای او و برای همه آنها می نویسم .
من برای زنان می نویسم.
دیدگاهتان را بنویسید