3 نکته ای که باید برای تعیین مرزهای سالم در روابط خود بدانید

تعیین مرزهای سالم در روابط چیزی است که اکثر ما هنگام بزرگ شدن آن را یاد نگرفته ایم.

آیا والدین شما الگوی خوبی برای تعیین مرز سالم بودند؟ آیا آنها در مورد اینکه مرزهای سالم چیست و چگونه می توان آنها را در رابطه برقرار کرد با شما صحبت کردند؟

در این مقاله ، من می خواهم 3 ایده اصلی را که برای تعیین مرزهای سالم در روابط شما مهم هستند ، بیان کنم.

من همچنین در مورد رضایت صحبت می کنم تا یاد بگیرید چگونه حقایق خود را بگویید حتی وقتی در معرض خطر پذیرفته نشدن هستید.

وقتی بتوانید مرزهای سالمی را تعیین کنید زندگی بهتر خواهید داشت و از نظر احساسی ایمن هستید.

اما انجام این کار همیشه آسان نیست و گاهی اوقات می توان مرزها را با ایجاد موانع اشتباه گرفت. آنچه برای شما خوب است ، آنچه برای دیگری خوب است و برای همه افراد مفید همیشه صاف و روشن نیست. می تواند مانند راه رفتن روی طناب محکم باشد. دانستن اینکه چه موقع باید بله بگویید و اینکه بدانید چه زمانی باید نه بگویید اغلب می تواند مانند قدم زدن در پیچ و خم ذهنی باشد.

یادتان باشد ذهن شما نیست که به شما کمک می کند تا از مرزهای خوب عبور کنید. بنابراین خود را توانمند کنید و به بدن خود گوش دهید نه ذهن تان.

دانستن اینکه در هر لحظه واقعاً چه چیزی برای شما مناسب است می تواند تغییر کند. زیرا احساسات شما در مورد آنها می تواند تغییر کند و احساسات شما در بدن شما قرار دارد نه ذهن شما. به همین دلیل آگاهی و عطوفت بیشتری برای ایجاد مرزهای سالم لازم است.

اگر در مورد تعیین مرز سالم به شما آموزش داده نشده است ، می توانید از موانع برای محافظت از خود استفاده کنید. اما کار نمی کنند. در عوض ، آنها شما را از دیگران جدا می کنند. همچنین رابطه شما را با قدرت قلبتان قطع می کنند.

تفاوت مرزها و موانع :

مرزهای سالم:

1. می تواند در جهت رضایت متقابل کار کند.
2. به شما فرصت می دهد “حرکت کنید”.
3. جایی برای دسترسی دیگران به شما فراهم می کند (در صورت تمایل).
4. ایمنی عاطفی ایجاد می کند.
5. فضایی برای تغییر درک ایجاد میکند بدون اینکه حقیقت خود را نادیده بگیرید.

موانع تخریبی :

1.باعث ایجاد تفکر سیاه و سفید می شود.
2. باعث نادیده گرفتن یا تهدید کردن می شود.
3. باعث می شود دیگری را مجبور کنید تا حرف شما را بپذیرد و اگر این کار را نکند آن را ترک می کنید.
4. باعث می شود چیزی را انکار کرده یا از آن اجتناب کنید.
5. باعث ایجاد رفتار پرخاشگرانه منفعل در شما می شود.
6. به طور معمول باعث می شود تا در شما احساسات سرکوب شده ایجاد شود.

3 کلید برای تنظیم مرزهای سالم در روابط

1. توانایی برقراری ارتباط با یک بله سالم یا نه سالم

آیا می دانید چگونه با بله یا خیر خود ارتباط برقرار کنید به گونه ای که کاملاً با تصمیم خود مطابقت داشته باشید؟

به عنوان مثال ، یک زن که واقعاً نمی خواهد با یک پسر رابطه جنسی برقرار کند پیش می رود و به هر حال این کار را انجام می دهد زیرا از سمت آن مرد احساس فشار می کند و فکر می کند با گفتن  “نه” باعث ایجاد درام، درد، گیجی و  طرد  شدگی خواهد شد.

بنابراین او برای کنار آمدن با آنچه که واقعا نمی خواهد همراه می شود و حقیقت خود را فدا می کند چون ایثار ذات الهی زنانه اوست و بعداً در خلوت خود  ابراز تأسف می کند که چرا این کار را انجام داده است در صورتی که قلبا همچین چیزی را نمی خواست.

یک مثال دیگر این است که کسی از شما بخواهد با آن بیرون بروید یا از شما بخواهد کاری را برایش انجام دهید و شما واقعاً نمی خواهید آن را انجام دهید اما می گویید “بله” در حالی که آنچه شما واقعاً می خواهید این است که  بگویید “نه” . اما شما نمی خواهید آن شخص را ناراحت و نا امید کنید.

یا وقتی کسی شما را لمس می کند و خود را عقب می کشید اما شما چیزی نمی گویید.

 و سرانجام وقتی شجاعت پیدا کردید و به کسی “نه” گفتید، ممکن است پس از آن احساس گناه کنید و  احساس نمی کنید که انگار آنچه می خواهید مهم است و می ترسید که شخص مقابل شما را رد کند.

2. فعال کردن صدای خود

در یوگا ، سیستم چاکرا داریم و چاکراها مراکز انرژی در بدن هستند. هر چاکرا با سطح متفاوتی از بلوغ عاطفی معنوی همراه است.

چاکرای گلو پنجمین چاکرا است و در مورد گفتن حقیقت شما ، ارج نهادن به نیازهای شما و حفظ یکپارچگی با آنچه که هستید است. پس حقیقت خود را قربانی نکنید تا احساس پذیرش کنید یا از درگیری جلوگیری کنید.

اما به بسیاری از ما ، به ویژه زنان ، یاد داده شد که دختر خوبی باشند و مشکلی ایجاد نکنند. ما نسل هایی از زنان مردم دار داریم که دهان خود را بسته نگه داشته اند و سکوت کرده اند زیرا این موضوع را یک راه حل برای جلوگیری از مشاجره و ضرب و شتم فیزیکی توسط شوهرهایشان می دانستند. ما این حافظه را در بافتهای سلولی خود حمل می کنیم.

به همین دلیل علاوه بر توسعه مهارت های ارتباطی بهتر ، توسعه و فعال سازی فیزیکی جعبه صدای شما به شما کمک می کند تا چاکرای گلو را باز کرده و بلوک هایی را آزاد کنید که شما را از گفتن حقیقت خود باز می دارد.

گفتن حقیقت شما می تواند ترسناک باشد. شما باید شهامت داشته باشید تا حقیقت خود را بیان کنید و مایل باشید این خطر را بپذیرید که کسی از این موضوع راضی نباشد. اما احتمال اینکه احترام بیشتری برای شما قائل شوند وجود دارد.

3. با خودتان رابطه برقرار کنید

سالها پیش بعد از گذراندن یک جلسه درمانی با یک شفا دهنده ، هنگام خروج از مطب وی یک مداد به من هدیه داد. روی مداد جمله ای درج شده بود: “اگر در پایان زندگی خود تنها کسی که می شناختید خودتان بود ، زندگی ارزش زندگی را داشت.”

در آن لحظه ، وقتی نقل قول را خواندم بسیار ساده و منطقی به نظر می رسید. شما بقیه عمر خود را با خود سپری خواهید کرد. آیا زمان زیادی برای شناختن خود صرف کرده اید؟ آیا دوست دارید با خودتان باشید؟ یا از تنها ماندن اجتناب می کنید؟ آیا تا به حال خود را به ناهار، شام یا فیلم بیرون برده اید؟

ما به طور طبیعی در حال طرح ریزی خود در جهان هستیم. این یک فعالیت ارزشمند است که این پروژه را متوقف کرده و به درون خود بروید. آیا تا به حال از خود پرسیده اید “من کیستم؟”

همه ما به دنبال عشق هستیم و اغلب همه ما در مکان های اشتباه هستیم. شما فقط می توانید همان قدر عشق را که در درون خود پرورش داده اید از دیگری دریافت کنید.  اما ما به جستجوی عشق در خارج از خود ادامه می دهیم.

هیچ مشکلی ندارد که بخواهید عاشق باشید و زندگی خود را با کسی به اشتراک بگذارید.این طبیعی هم هست! همه ما به همراهی احتیاج داریم.

اما وقتی به دنبال کسی هستید که جای خالی شما را پر کند ، این یک دستور العمل برای ایجاد یک فاجعه است. به دنبال شریک زندگی خود می گردید تا شما را “خوشحال” کند. و اگر شما شاد نیستید ، آسان است که او را سرزنش کنید و فکر کنید آنها باعث مشکل هستند.

این همان چیزی است که بیشتر مشکلات را در روابط ایجاد می کند.

به درون نگاه کنید و مسئولیت آنچه را خلق کرده اید ، شجاعت می خواهد. برای فراتر رفتن از ذهنیت قربانی ، انگشت را نشان ندهید و مسئولیت زندگی خود را بپذیرید. اگر چیزی را دوست ندارید ، قدرت تغییر آن را دارید. هیچ کس دیگری مسئول شما نیست مگر اینکه کودک باشید. و تعداد زیادی کودک در بدن بزرگسالان در حال قدم زدن هستند. این به این دلیل است که ما بزرگ شده ایم بدون اینکه خودمان را بشناسیم.

راه حل: رابطه عمیق تر ، عاشقانه تر با خود داشته باشید.

و این فقط آغاز است. شما فردی منحصر به فرد ، پیچیده و همیشه در حال تغییر هستید. در زیر چند پیشنهاد که می توانید برای شناخت بهتر خود انجام دهید وجود دارد :

• خودانتقادی را مهار کنید.
• بدانید چه چیزی برای شما درست و غلط است.
• بفهمید که بیشتر برای چه چیزهایی ارزش قائل هستید و قادر به مصالحه هستید.
• با خود وقت بگذرانید و از همراهی خود لذت ببرید.
• در پوست خود احساس خوبی داشته باشید (فراتر از مشکلات تصویر بدن).

***

روح شما فراتر از کلمات زیباست. برای شناخت خود وقت بگذارید. وقتی این کار را انجام می دهید ، بیشتر از خود واقعی خود خواهید داشت تا با دیگری به اشتراک بگذارید. ظرفیت صمیمیت شما افزایش می یابد و سلامتی و عمق روابط شما این را منعکس می کند.