چرا زنان فکر می کنند زنانگی نقطه ضعف است؟

من می خواستم این موضوع را یک بار دیگر مطرح کنم زیرا در همه جا آن را می بینم. بسیاری از مردم و متأسفانه بسیاری از زنان، فکر می کنند که زنانگی مساوی با ضعف است. هر گاه کسی به آن اشاره می کند، همه آنها دختر ضعیفی را در مضیقه تصور می کنند که نمی تواند کاری انجام دهد و دائماً به کمک نیاز دارد. یا عروسک باربی را با لباس صورتی و بدون مغز در سر زیبایش تصور می کنند. آیا درست بنظر می آید؟
خوشبختانه، همه این تصورات اشتباه بزرگی است و چیزی است که توسط تجربیات منفی زنان از گذشته ایجاد شده است. زیرا اگر آنها این تجربیات را نداشتند، چرا فکر می کنند زنانه بودن اساساً بد است در حالی که خودشان زن هستند؟
در نتیجه، آنها یک زندگی و تصویری از خود ایجاد می کنند که در آن تا حد امکان قوی به نظر می رسند، آنها همه احتمالات را ایجاد می کنند تا بتوانند مستقل باشند. آنها زنان زنانه را مسخره می کنند و در مورد نحوه رفتار و صحبت آنها شوخی می کنند و هر چیزی را که از راه دور به زنانگی مرتبط است (رنگ ها، پارچه ها، صداها، تصاویر) تحقیر می کنند. آنها به طور فعال نشان می دهند که چگونه به آن نیاز ندارند یا آن را دوست ندارند.
خوب حالا بیایید به دلیل واقعی اینکه چرا آنها چنین فکر می کنند نگاه کنیم. این لحظاتی است که زنانگی ما مسدود می شود و این واکنش منفی به هر چیزی با ویژگی های زنانه ایجاد می کند.
دلایل زنانگی مسدود شده

دلیل اول:
اگرچه مادر یک زن زنانه است، اما یکی از این دو سناریو اتفاق می افتد. او زنانه است، اما پدر، شوهرش، مدام او را آزار میدهد، بنابراین دخترش دیگر به او احترام نمیگذارد. یک دختر با دیدن همه اینها، نمی خواهد وقتی بزرگ می شود نرم و زنانه باشد، بلکه برعکس. او می خواهد بتواند از خود محافظت کند زیرا چنین مردانی مانند پدرش در دنیا وجود دارند.
سناریوی دیگر: مادری زنانه است اما نتوانسته است خود و خواسته اش را در زندگی پیدا کند. او روز و شب سخت کار می کند، شلوغ می کند، همه کارها را برای همه انجام می دهد، اما هرگز قدردانی یا عشقی دریافت نمی کند. طبیعی است که یک دختر نیز نمی خواهد چنین رفتاری را کپی کند، بنابراین به چنین زندگی اعتراض می کند و همراه با آن جلوی زنانگی خود را می گیرد.
دلیل دوم:
زنانگی به عنوان یک نقطه ضعف در خانواده یک زن در زمان رشد او در نظر گرفته می شد. بنابراین، در این مورد، مادر این دختر معمولاً یک زن قوی و مستقل با ویژگی های مردانه است – مصمم، هدفمند، خشن و به یک دختر گفته می شود که ویژگی های زنانه مانند شهود، احساساتی بودن، پاکی، حساسیت، توانایی گریه کردن و توانایی احساس بد و احمقانه هستند. این ویژگی ها مورد تمسخر قرار می گیرند و محکم بودن، رسیدن به اهداف و سرکوب احساسات پاداش می گیرند. این یک شانس بزرگ است که آنها واقعاً یک پسر در آن خانواده می خواستند اما در نهایت یک دختر داشتند.
دلیل سوم:
آسیب های روانی در کودکی یا جوانی. دختری که بزرگ شد و به یک زن جوان رمانتیک زیبا تبدیل شد، زنانه و ظریف که به عشق اعتقاد دارد. متأسفانه، پسرها از او و معصومیت او استفاده می کنند و او هرگز روابط عاشقانه ای را که به دنبالش بود، پیدا نمی کند. بنابراین، پس از چندین فریب و ناکامی، یک زن تصمیم گرفت ماهیت رمانتیک و ویژگی های زنانه خود را پنهان یا سرکوب کند و به جای آن تمرکز خود را به یک حرفه تغییر دهد.
دلیل چهارم:
زندگی باعث می شود که زن تمام مسئولیت ها را به عهده بگیرد و جایی برای زنانگی نرم وجود ندارد. ممکن است یک زن یک مادر مجرد شود یا می تواند متاهل باشد اما شوهرش ذهنش ضعیف باشد، پول درنیاورد، تصمیم نگیرد، هدف و انگیزه نداشته باشد. خلاصه اینکه شوهر سرپرست خانواده نیست. بنابراین یک زن تصمیم می گیرد همه چیز را در دستان خود بگیرد، ویژگی های زنانه خود را سرکوب کند و مرد دیگری شود. راه دیگری برای حل این وضعیت وجود دارد، اما بسیاری از اوقات این محتمل ترین سناریو است.
دلیل پنجم:
احساس می کنم این اتفاق در کتاب ها و فیلم ها زیاد می افتد. نمی دانم به این دلیل است که زن نویسنده مخفیانه چنین احساسی دارد؟ یک زن زنانه در اواخر زندگی توسط مردش مورد خیانت قرار می گیرد. به عنوان مثال، آنها 15-20 سال ازدواج کردند و او زندگی خود را به طور کامل به مردش اختصاص می دهد و کاملاً اعتماد می کند اما ناگهان متوجه می شود که معشوقه یا “خانواده دیگری” دارد و او را به خاطر زنی مستقل تر و فعال تر ترک می کند و توضیح او می تواند چیزی شبیه به “خب من از تو خسته شده ام. چه کاری می توانی انجام بدهی؟ فقط بپزی و تمیز کنی.» بنابراین، با پشت سر گذاشتن چنین دردی، یک همسر تصمیم می گیرد خود را تغییر دهد و سخت تر می شود. او حتی می تواند مانند معشوقه باشد – مستقل، مصمم، تجارت خود را باز می کند و از مردان برای منافع خود استفاده می کند و در عین حال، زنانگی خود را به عنوان چیزی غیر ضروری کاملاً سرکوب می کند.
آیا میدانستید که هر بار که یک مسابقه اجتماعی برگزار میشود، مردان همیشه میگویند که برای ویژگیهای زنانه مانند نرمی، لطافت، مهربانی، تسلیم بودن در زنان بیش از هر ویژگی دیگری ارزش قائل هستند؟ (مثل ویژگی های مادر یا همسر، تمایلات جنسی، هوش یا اراده در زندگی). اگر باور ندارید می توانید آن را آنلاین جستجو کنید. همانطور که مهم نیست چه چیزی مد است و چه چیزی مد روز است، همه مردان همیشه یک لباس زیبای ساده و معمولی را ترجیح می دهند، جایی که بتوانند کمر، موهای طبیعی زیبا و تمیز، مقداری پاشنه و مقداری آرایش را ببینند. هرگز تغییر نمی کند و همیشه برای آنها جذاب است.
آیا باید زنانگی را برگردانیم؟
خوب، با وجود تعداد زیادی از زنان بسیار موفق در دنیای مدرن (بیشتر غربی) که به نظر می رسد در زندگی شاد و راضی به نظر می رسند، آنها به عنوان یک زن خوشحال نیستند. آنها از زنانگی از دست رفته خود رنج می برند. شاد بودن به عنوان یک زن چیز متفاوتی است و چگونه آشکار می شود؟
اول از همه، چنین زنانی مردان ضعیف تری را جذب می کنند و در واقع مردان قوی می خواهند. یا اصلاً هیچ مردی در زندگی آنها وجود ندارد، همیشه یک چیزی در زندگی مردان وجود دارد. چرا این اتفاق می افتد؟ زیرا زنی با زنانگی سرکوب شده یا از دست رفته به طور ناخودآگاه پیامی را به اشتراک می گذارد: “من به کسی نیاز ندارم!”. و حتی اگر فعالانه به دنبال عشق باشد، آن را پیدا نمی کند زیرا مرد نه به ظاهر، قیافه، شخصیت او بلکه در ذات خود، در حالتی که با او شریک است، عاشق می شود و تنها زنی که جوهر زنانه خود را گرامی می دارد و آن را تغذیه می کند می تواند چنین حالتی را به او بدهد.
یک زن مردانه به مرد حالت دیگری می دهد. مردها می خواهند با او دوست شوند، می توانند به او احترام بگذارند اما به ندرت عاشق او می شوند. بنابراین بسیار ساده است: برای پیدا کردن یک مرد واقعی باید … یک زن واقعی باشید. زیرا فقط یک زن واقعی می تواند به مرد واقعی چیزی بدهد که او ندارد. حتی اگر زنی بگوید احساس تنهایی خوبی دارد، در اعماق درونش دلتنگ عشق و یک ارتباط صمیمی واقعی است.
آیا شما یا یکی از خانواده یا دوستانتان دقیقاً چنین هستید؟ نگران نباشید. راه هایی برای رفع آن وجود دارد.
چگونه همه چیز را رفع کنیم؟
اول از همه، اجازه دهید به دلایل برگردیم. اگر ویژگی های زنانه مانند مهربانی، نرمی و تسلیم بودن باعث احترام در شما نمی شود، باید به دلیل 1 و دلیل 2 نگاهی بیندازیم و به این جملات فکر کنیم:
1. خداوند من را به عنوان یک زن آفریده و این جوهر من است. این تنها راهی است که می توانم خوشحال باشم. برای من خیلی راحت تر است که رویاهایم را با پیروی از راه یک زن به واقعیت تبدیل کنم تا یک راه مرد. اگر یک زن راه مرد را انتخاب کند، برای رسیدن به هدفش باید زمان و انرژی زیادی صرف کند و با پیروی از راه یک زن، می توانیم خیلی سریعتر و راحت تر به این هدف برسیم. رویاهای زن واقعی به راحتی و به سرعت محقق می شود.
2. من مجبور نیستم 100% در قطبیت زنانه باشم و فقط با جریان پیش بروم. هرکسی هم انرژی زنانه و هم انرژی مردانه دارد. و داشتن برخی ویژگی های مردانه مانند اعتماد به نفس، عزم و منطق کاملاً طبیعی است، اما همچنان ذات یک زن را در اولویت قرار دهید. به یاد داشته باشید، نسبت ایده آل انرژی های زنانه به مردانه در یک زن 80 درصد زنانه و 20 درصد مردانه است. پس زن بودن مساوی با ضعیف بودن نیست.
در مواردی که زنانگی به دلیل آسیب های روانی از بین رفته است، نگاهی به دلایل 3، 4، و 5 در اینجا چیزی است که باید در نظر داشته باشید:
3. شما باید فردی را که برای شما به عنوان یک زن ارزشی قائل نیست، به طور کامل ببخشید. درد حل نشده و نابخشوده شما را عقب نگه می دارد و شما را در حالت سرکوب ویژگی های زنانه خود نگه می دارد. با وجود این آدم دست از زندگی بردار، آنها راه خودشان را دارند. احساسات خود را که شما را به تروما مرتبط می کند رها کنید و زندگی جدیدی را شروع کنید.
برای راه های دیگر برای رفع انسداد زنانگی خود و بازگرداندن آن به زندگی، می توانید بسیاری از مقالات دیگر من را در این سایت بخوانید ?
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
روتین چکاب سلامت زنانه در بازه سنی ۱۸ تا ۶۵ سال
انرژی زنانه روشن
انرژی زنانه تاریک
3 راه برای بازیابی انرژی زنانه
5 راه برای تمرکز بر روی خود به جای تمرکز به روی مردان
3 نشانه که نشان می دهد به انرژی مردانه خود معتاد هستید
6 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
❤️✨ممنون ازتون
سلام نسیم جان . سپاسگزارم و خوشحالم مقاله رو دوست داشتی …
چرا ما زنان ضعیف افریده شدیم؟ چرا پسرا قدرت بدنی دارن و میتونند مارو کتک بزنند ولی ما نمیتونیم از خودمون دفاع کنیم و اونارو کتک بزنیم حقشونو بذاریم کف دستشون پدرسگارو؟ من خیلی از خدا ناراضیم. چون کتکم زدند چندین سال ولی من جز گریه و جیغ وواگذاری به خدا هیچکاری از دستم برنیومد وقتی میبینم راست راست دارن میگردن و هیچ بلایی سرشون نمیاد و قدرت بدنی دارن و هر وقت دلشون خواست منو کتک میزنند این مملکت اخوندیم قانونی برای زنان نداره بیشتر از خدا متنفر میشم لطفا شما جوابمو با دلیل و برهان دینی بهم بدید. ممنون
سلام _من زیاد از عقاید و جملات خودم مطمئن نیستم تا در مورد تفاوت های زن و مرد حرف بزنم ولی اینی که شما میگید ربطی به زن و مردی نداره ، چون ظلم در کاره _ مردان هم میتوانند ظالم باشد زنان هم میتونن پس حالا که مردان قدرت بدنی خود را وسیله ظلم قرار دادن باید مجازات بشن_ و زن درسته نسبت به مرد ضعیفه ولی به معنای این نیست که قدرت نداره حتی خود مردان هم قدرت ۱۰۰ درصدی ندارن_ با قطعیت میگم یک زن میتونه با قدرت بدنی مرد رو شکست بده _ زنان برخیزند و اگر ظلم اشکاری در کار بود تصحیح کنند
چرا جواب کامنتمو ندادی؟
سمانه عزیز سلام.
من مدتی فعال نبودم روی سایت و سوشال مدیا و از امروز فعالیتم رو دوباره شروع کردم. عزیزم متاسفام بابت زجرهایی که کشیدی . پیامت رو که خوندم واقعا قلبم شکست که در جامعه ای زندگی میکنیم که اینقدر مرد سالار و سمی هست .
پیشنهاد من برای اینکه دیگه کتک نخوری، اینه که در یک کلاس دفاع شخصی ثبت نام کنی و دفاع شخصی رو یاد بگیری یا حتی اگه به این کلاس دسترسی نداری فیلم های آموزشی آنلاینش هست میتونی یاد بگیری چون وقتی قانون ازت دفاع نمیکنه خودت از خودت دفاع کن . من خودم اینطوری دفاع شخصی رو یاد گرفتم و اگه یه روز دختر دار شدم حتما جز برنامه آموزشی اش دفاع شخصی رو میزارم .
یادت باشه همه ما زن ها درون خودمون هم انرژی مردانه داریم و هم زنانه و باید بدونیم کجا از کدوم انرژی استفاده کنیم ، تو در این شرایط فعلی نیاز داری تا انرژی مردانه درونت ازت دفاع کنه برای همین گفتم که دفاع شخصی رو یاد بگیری .
زنانگی ضعیف نیست اما چون به ما نیاموختن که چقدر توانمندیم و چطور از زنانگی استفاده کنیم اون رو ضعیف میدونیم . در کنار آموزش دفاع شخصی روی توسعه فردی و توانمند سازی خودت هم کار کن عزیزم.